خانم دکتر فوقتخصص زنان و زایمان را پشت در اتاق عمل میبینم. چند دقیقە فرصت دارد تا از نیمەی پنهان تنفروشی و رفتارهای مردانە بگوید:
«بسیاری از مراجعان من خانمهایی هستند دارای پایگاه اجتماعی و اقتصادی خوب. ناگهان بە انواع بیماریهای مقاربتی حاد دچار میشوند. ایمان دارم کە رابطە فرازناشویی ندارند. وقتی بە آنها میگویم کە از شوهرشان پرسوجو کنند، گریە میکنند، قسم میخورند و باور نمیکنند همسرانشان با زنان تنفروش در ارتباط است. سالهاست این زنگ خطر بە صدا در آمدە و ما خود را بە نشنیدن زدەایم».
بدن زنانە نە تنها یک بدن سیاسی و اجتماعی است بلکە یک بدنِ «در انقیاد مردانە» نیز هست. بازار اقتصادی فروش این بدن را خریداران شکل میدهند، حفظ میکنند، گسترش میدهند و واسطەهای مردانە نیز بەروزرسانی میکنند. ساعات کار، تعطیلی هنگام ماه رمضان و روزهای تاسوعا و عاشورا و ایام مذهبی دیگر، نوع خدمات، سن تنفروشان، مکان و قیمت و هزینە کالای جنسی؛ همە و همە تحت کنترل یک سیستم مردانە منسجم و دارای بازدە اقتصادی است.
«س. ژ»، زن بیست و چهار سالە، تنفروش، میگوید:
«حالا دیگر فقط سرِ من بە من تعلق دارد. همە جسم من در اختیار مردان است. گاهی احساس میکنم کە دارم خواب میبینم و تمام این اتفاقات در خواب میافتد و چیزی را باور نمیکنم. بارها صداهای مختلفی شنیدەام کە بە من میگوید باید خودم را از پشت بام بە پائین پرتاب کنم. صدای جدیدی بە من میگوید کە سر شوهرم را از تنش جدا کنم کە من را در اختیار دوستانش قرار میدهد».
«ک. الف»، زن چهل و یک سالە میگوید:
«من واقعاً مردەام و هیچ چیزی را احساس نمیکنم . هربار فکر میکنم کە اندامهای یک حیوان نر در من فرو میرود و بیرون میآید. کتک خوردن درد آنچنانی را بە بدنم وارد نمیکند. بیحس شدەام و در یک خلاء زندگی میکنم و هیچ چیز برایم تفاوتی ندارد. هربار احساس میکنم کە یک توالت هستم کە فقط پر و خالی میشوم. هر روز یک قسمت بدنم آنقدر بزرگ میشود کە فکر میکنم الان است کە بترکد».
این جملەهای کوتاه و دەها روایت دیگر، تنها بخش بسیار کوچکی از مصاحبەهای عمیق و تحلیل پژوهش میدانی با ١٢٣ زن تنفروش و ١۵ مرد قواد و ٢۵ مرد خریدار کالای جنسی است. حاصل ساعتها مکالمە با زنانی است کە از سر اجبار و بنا بر شرایط اقتصادی، اجتماعی و زیست سیاسی خود تن خود را با قیمت مشخص شدە و گاهی هم در ازای نان، سرپناه، خرج دارو، ماندن بر سر کار، حقالسکوت، حفظ کلیشە شرافت خانوادگی و بسیاری از دلایل دیگربە حراج میگذارند.
روسپیگری معلول مشکلات اجتماعی نظیر مهاجرت، اعتیاد، بیکاری، حاشیهنشینی، فقر، عدم امکان ازدواج، مصرفگرایی، سطح تحصیلات پایین، خانواده از هم گسیخته، نظام مردسالاری، خلاءهای شخصیتی وبسیاری موارد دیگراست. بحث تنها بر سر قانونی یا غیرقانونی بودن، مجرم یا قربانی بودن روسپی زن وجایگاه این پدیده درعرصه تجارت و ظهور صنعت سکس به عنوان سومین صنعت سودآور جهان نیست، بلکە این وضعیت پیچیدگی ابهامآور و عمیقی دارد. پدیدهای که به تعبیر«ژرژ گورویچ» یک پدیده اجتماعی جامع است که دارای لایهها، اقشار و سطوح متعدد و توأم با بهرهکشی جنسی و تحقیر مداوم زن است. مردان این بازار را بە وجود آوردە، تثبیت و گسترش میدهند کە بر این مبنا شکل گرفتە است که زنان کالاهای جنسی قابل خرید و فروش هستند و روسپیگری علاوە بر بازدە اقتصادی سودآور و باثبات، یکی از سرگرمیهای بدون ضرر برای مردان است (جی.ریموند، ۲۶:۱۳۸۷)
روسپی مجرم نیست
سازمان ملل در سال ١٩۵١ با تصویب بیانیهای اعلام کرد که کسانی که روسپیگری را سازماندهی میکنند و یا از فعالیتهای روسپیان نفع اقتصادی میبرند را محکوم میکند اما خود روسپیگری را جرم نمیانگارد. جمعاً ۶۵ دولت عضو سازمان ملل، به صورت رسمی این بیانیه را پذیرفتهاند؛ هرچند که قوانین هر یک از این کشورها درباره روسپیگری تفاوتهای بسیاری با هم دارد. (پیماننامه سازمان ملل علیه جرایم سازمان یافتهی تجارت و بردگی انسان، به ویژه زنان و کودکان. ایتالیا، پالرمو، ۱۲-۱۵ دسامبر ۲۰۰۰) این بیانیە بە این معناست کە زنی کە از سر استیصال و فقر اقتصادی و یا تهدید و ارعاب تنفروشی میکند مجرم و مقصر نیست بلکە مردانی کە این تجارت را ساماندهی میکنند و خریدار کالای جنسی هستند و جزئی از چرخە روسپیگری هستند را مقصر میداند.
فمینیسم مارکسیستی نیز در این بارە به هر عمل سیاسی یا اجتماعی که نوعی بهرهوری، بردهداری و ظلم به زنان است و به نفع نیروی کار مردان میباشد، معترض است و فحشا را عملی میداند که به دلیل پرداخت دستمزد به شخص روسپی، نوعی فساد و بهرهکشی محسوب میشود. مارکس هم در این مورد اشارە میکند: «روسپیگری تنها تجلی خاص و خالص از فحشای عمومی کارگران است» .(۲۰۱:۱۹۹۵ ,Pateman) زنان تنفروش در صحنهی بزرگتر و واقعی اقتصاد و فرهنگ، در واقع کارگران تحت ظلمی هستند که با برنامهی نظام سرمایهداری یعنی بهرهکشی از انسان به کار اجباری وادار شدهاند و تنها بخش بسیار کوچکی از سود عظیم این چرخە را دریافت میکنند.
«ش. ر» زن سی سالە دارای دو فرزند کە همسرش مدت سە سال است بە دلیل سقوط از بالای ساختمان دچار از کار افتادگی و فلج شدە است، میگوید:
«قبل از فلج شوهرم هر کاری انجام میداد، از دستفروشی گرفتە تا باربری و کارگری و کار در باغات. بعد از چند سال تازە توانستە بودیم دو تا اتاق بسازیم کە شوهرم سر یکی از کارها از ساختمان پرت شد و ما دیگر روی آسایش ندیدیم. نە خانوادەای و نە بیمەای و نە پول پساندازی. همە دردهای قبلی اش هم چند برابر شد و زخم بستر و بی اختیاری ادرار و مدفوع و عصبی شدن هم بە آن اضافە شد. آنقدر بدهی بالا آوردیم کە دیگر کسی بە ما چیزی قرض نمیداد. خانە نیمەکارە بود، زمستان شد و هنوز امتیاز گاز نداشتیم. دنبال دارو بودم. در برگشت یکی از رانندەها بە من شمارە تلفن داد کە هر وقت خواستم تاکسی بگیرم یا کاری داشتم بە او زنگ بزنم. چند ماه گذشت ما رابطە داشتیم و او دستم را گرفت. کم کم دوستان دیگرش هم خواهان من شدند. پول خوبی میدادند. او من را با تاکسی سر قرارها میبرد. توانستم خانە را تمام کنم. الان سە سال است کە زندگی ما عوض شدە. شوهرم میداند کە چەکار میکنم اما دیگران نە. او چیزی بە روی خودش نمیآورد و خودش هم امیدی بە خوب شدنش ندارد. من بە خاطر گرسنگی و نداری شروع کردم و ادامە دادم».
سیستم مردانە، کالای زنانه
مردان واسطە ( قواد، پا انداز یا دلال) کە بازار تنفروشی را میگردانند، نقش بسیار مهمی را در چرخە اقتصادی و بهرە کشی از زنان تنفروش ایفا میکنند. آنها هم کالاهای جنسی را کە همان زنان هستند شناسایی میکنند، اسکان میدهند و روال کاری آنها را مشخص میکنند و هم اینکە مشتریان مرد خریدار تن زنان را میشناسند وبە عنوان حلقە اتصال میان خریدار- مشتری عمل میکنند.
«ی. ب» قواد، مردی با سابقە پنج سال دلالی دربارە کار خود و حمایت از زنان تنفروشی کە در گروه او کار میکنند میگوید:
«واسطەهای من مشتریهای فصلی و اتفاقی را خوب میشناسند و زنها و دخترهایی کە از جاهای مختلف میآیند را تشخیص میدهند. زنها مدتی میمانند و بعد هم پیش میآید کە بروند جای دیگر و پیش خان دیگر (اصطلاحی برای مردان صاحب گروه). بیشترشان هم بە مشتری و پول نیاز دارند و هم بە مواد مخدر. پیش ما کە هستند نە کسی دست رویشان بلند میکند و نە پولشان را میخورند نە ازشان عکس و فیلم بگیرند و بعد بیایند اخاذی. یکی از همین زنها با یک بچە دوسالە از… آمد اینجا. چاقو خوردە بود، جمع و جورش کردیم و الان چندسال است ماندە توی خانە ما. توی همین محل یک خانە کوچک خرید نزدیک خودمان. روز نیست بی مشتری باشد».
یک پاانداز، قواد مرد دیگر با سابقه دلالی حدود١۵ سال درباره کسب وکار خود درروزهای مختلف هفتە میگوید:
«در کل همە چیز بە وضعیت مشتری و بازار بستگی دارد. کسانی هستند کە فقط در زمانهای مختلفی روسپی میخواهند مثل مشتریهای فصلی و گذری اما کسان دیگری هم هستند کە همیشە طالب زنان هستند و با توجە بە وضع زندگی و کار مشتری ما برایشان خدمات جور میکنیم. ممکن است آخر هفتەها باشد یا اول هفتە یا حتی وسط هفتە ناگهان فرصتی پیش بیاید. اما بە طور کلی وسط هفتە بە نسبت خلوتتر است و همیشە مشتری وجود دارد».
مردان خریدار، مردان جویای کالای جنسی کە هستند؟
در بسیاری از پژوهشها تنها بە شناخت وضعیت اجتماعی و عوامل روسپیگری و مشخصات فردی روسپیان زن توجە شدە است در حالی کە سیمای کلی دریافت کنندگان این خدمات پنهان بودە است یا تاکیدی دربارە شناخت آنان صورت نگرفتە است. «داغ ننگ»ی کە «گافمن» از آن سخن میگوید تنها این زنان را در بر میگیرد و بە مردانی کە خریدار تن زنانە هستند اشارە نمیکند. قدرتِ داغزنی وداغ ننگ نهادن، یک صفت نه در ذات خویش بلکه در روابط اجتماعی ریشه دارد. بدین معنا وقتی مُهر داغ ننگ بر پیشانی فرد حک میشود و فرد مشاهده میکند که به معنای واقعی مورد پذیرش قرار نمیگیرد و دیگران برای برقراری ارتباط با وی در زمینههای برابر آمادگی ندارند روابط خود را تنها به افرادی که متعلق به یک دسته اجتماعی خاص هستند و با شرایط او منطبقند، معطوف میکند. (گافمن، ۱۳۸۶: ۳۷-۳۲).
روسپیگری به عنوان یک انحراف جنسی ضد ارزش و ضد اخلاق به ویژه در جامعه ایرانی- اسلامی از قدرت داغزنی بسیار بالایی برخوردار است و با برچسب زدن به عنوان صحنه نهایی یک فرایند اجتماعی میداند که زنان را هدف میگیرد و آنها را از جریان اصلی جامعه محروم میکند. همین پروسە آنان را در چرخە ابدی کالای جنسی میچرخاند و هیچ گونە نشانەای بە رهایی نمیبینند در حالی کە مردان در کانون بهرەگیری از منابع اقتصادی و اجتماعی مختلف باقی میمانند.
نتایج حاصل از این تحقیق نشان میدهد کە بە طور قطع ٣۵ درصد از مشتریان این زنان روسپی، متاهل بودەاند و مابقی اظهار داشتەاند کە اطلاعی دربارە تجرد یا تأهل این مردان ندارند. چە بسا در این میان و با توجە بە آمار کلی در سطح کشور دربارە تأهل و تجرد دریافت کنندگان خدمات جنسی بتوان گفت کە اختلاف چندانی در میان متاهلین و مجردین برای تقاضای خدمات جنسی وجود نداشتە باشد. تعابیر کلیشەای کانون مقدس خانوادە، تمامی آن دستورات و فرامین وبرنامەها و تدابیر سفارشی نمیتواند وضعیت موجود را توجیە کند.
بسیاری از زنان روسپی در هنگام انجام مصاحبە عمیق رفتارهای جنسی را گزارش کردەاند کە از نظر بسیاری یک رابطە جنسی نامتعارف است. بیشتر این موارد بە سکس «آنال» یا سکس معقدی بر میگردد. در برخی از موارد سکس گروهی، فتیش، سادیسم و مازوخیسم را در رابطە گزارش کردەاند.
«ف. ر» سی و دو سالە کە مدت دە سال است تنفروشی میکند میگوید:
«مردهای متاهل بسیاری از من درخواست رابطە مقعدی را دارند و در اکثر مواقع هر دو رابطە را انجام میدهند. همیشە زمانی کە مرد عطش رابطە دارد کار سریعتر و بدون درد یا اتلاف زمان تمام میشود. مردانی کە دیر یا بسیار دیر ارضا میشوند خواستەهای عجیبی دارند. مثلا در گوشیهایشان فیلمهای خارجی دارند و از من میخواهند کە دقیق تمام آن کارها را برایشان انجام دهم. بارها و بارها حرکات مختلف را انجام میدهند، وادارم میکنند منی آنها را بخورم، یا روی بدنم بماند. من رابە شدت کتک میزنند، فحش میدهند یا بر عکس گاهی پیش آمدە کە در حالت مستی و نشئگی بدون توقف حرفهای خوب میزنند ومیگویند فردا زنشان را طلاق میدهند».
زنان تنفروش دربارە وضعیت مالی مشتریان گفتەاند کە ٨۶ درصد از مشتریان دارای همە جور پایگاه اقتصادی بودەاند و ٨ درصد وضعیت مالی بسیار خوب داشتەاند. این درصدها نشان میدهد کە مردان با هر پایگاه اقتصادی و درآمد و منبع مالی قادر بە دریافت خدمات جنسی هستند. در واقع میان عرضە و تقاضای رابطە جنسی بە مثابە یک کالا رابطە برابری وجود دارد. تفاوت در چگونگی و نوع این خدمات است کە بستگی بە میزان پول پرداختی و مطالبەای از طرف مشتری و روسپی دارد. دریافتکنندگان این خدمات جنسی از راههای مختلف زنان روسپی را پیدا میکنند و بە آنها دسترسی دارند. بیش از ٢٧ درصد مردان شمارەهای روسپیان را در اختیار دارند و هر زمانی کە بخواهند میتوانند بە آنها دسترسی داشتە باشند و رقم قابل توجهی نیز بە وسیلە دوستان خود با مشتریان در ارتباط هستند. بە همان میزان هم ازطریق شخص قواد بە روسپیان دسترسی دارند. در واقع میتوان گفت کە در مجموع بیش از ۶۶ درصد مشتریان مرد در ارتباط دائمی با روسپیان بە سر میبردند و دسترسی آنها بە زنان از راههای مطمئن و سریع صورت میگیرد. تنها ٢۴ درصد و کمتر بە صورت اتفاقی و سرراهی با روسپیان آشنا شدەاند. بە گفتە دیگر، بازار تقاضا برای دریافت خدمات جنسی یک بازاردائمی و تثبیت شدە است. نگرانی برای دریافت هزینە کار از جانب روسپیان وجود ندارد و از طرفی دیگر مشتریان و کسانی کە خواهان دریافت خدمات جنسی هستند نیز بە این خدمات دسترسی کامل دارند و ترس عدم یا کمبود کالای جنسی وجود ندارد. طبق گفتە روسپیان کە ٩٠ درصد آنان ذکر کردەاند کە مکان ارائە خدمات جنسی برایشان تفاوتی ندارد، مشخص میشود کە در هر مکانی کە قابل استتار باشد میتوان خدمات جنسی را دریافت کرد، چە این مکانها دائمی باشند و چە موقت.
جنون جنسی در میان مردان خریدار
بخشی از گفتەهای روسپیان در این مصاحبەهای عمیق بیش از آنکە از خشونت جنسی حکایت کند نشان دهندە «جنون جنسی» مشتریان آنهاست. «جنون جنسی» از نگاه روانشناسان به رفتارهای جنسی اطلاق میشود که خارج از چارچوبهای منطقی و قانونی و عرفی بدون کنترل، که همراه با خشونت و زورگویی و گستاخی است انجام میشود. فرد در این حالت به خاطر انباشت غریزه جنسی و عدم مهار آن تحت تاثیر عواملی نظیر مصرف روانگردانها یا مناظر و عوامل محیطی تحریک کننده قرار گرفته و از آن جا که مهارت کنترل هیجانهای رفتاریاش را ندارد، تلاش میکند تا با روشهای حیوانی غریزه خود را تخلیه کند، بنابراین دست به خشونت شدید جنسی میزند.
از این جنون تحت عنوان توحش جنسی نیز نام برده میشود و در این حالت عدم تمایل طرف مقابل، مجرد یا متاهل بودن، وحشتزدگی و اصولاً هیچ یکی از این دست عوامل دلیلی برای خودداری فرد مهاجم نیست و افراد گرفتار جنون جنسی در بیشتر موارد صدمات بسیار شدیدی بر قربانیان وارد میکنند. افزایش این جنون و خشونت در کنار انحرافات و آسیبها و رفتارهای پرخطر جنسی دیگر نشان از ضعف مدیریت غریزه جنسی در جامعه دارد.
«ک. ع» خریدار جنسی پنجاه سالە میگوید:
«من با تنفروش ها میتوانم رابطە خوبی داشتە باشم. هر نیازی دارم رفع میکنند و همیشە حس جوانی و تازگی دارم. زندگی زناشویی سر جای خود، اما دین و عرف هم بە من اجازە دادە کە روابط خودم را داشتە باشم. چند زن بی پناه را نان میدهم و هرگز تا بە حال آنها را آزار ندادەام. میدانم مردها بە این جور زنان بدبخت کە میرسند چقدر بی وجدان میشوند».
«ح.ا» مرد چهل و پنج سالەای کە بیش از پانزدە سال است برای مردان و زنان قوادی میکند اشارە میکند کە:
«معمولاً مشتریها بە ما میگویند کە چە جور زنی و چە جور خدماتی میخواهند. اما گاهی پیش میآید کە از همە حد و مرزهای خودشان خارج میشوند و ما مجبور میشویم مداخلە کنیم. یک بار مشتری کە ظاهر موقر و آرامیداشت از من تقاضای روسپی بسیار کم سن وسالی کرد. برایش آمادە کردم و پول خوبی گرفتم. نیمە شب با جیغ دختر و افتادن او از پلەها بە طبقە بالا دویدم . همە تنش زخمیبود. مشتری با چاقو همە جایش را زدە بود. خون از بینی و دهانش زدە بود بیرون و استفراغ میکرد. مشتری شیشە مصرف کردە بود و کنترل نمیشد. خواستە بود اندام جنسی دختر را از هم بدرد کە او خودش را پلەها پرت کردە بود پایین».
طبق تعاریف، یک بازار دارای چهار مولفه اصلی شامل تعدادی عرضهکننده، تعدادی متقاضی، کالا و خدمتی که مبادله میشود و همچنین قیمتی برای داد و ستد است. اگر همین چهار مولفه و ویژگی را در نظر بگیریم با این فرض که خریداران و فروشندگان برایشان طرف عرضه و تقاضاکننده تفاوتی ندارد، یعنی برایشان فرقی نمیکند که کالا و خدمت مورد نظر خود را از چه کسی تقاضا و به چه کسی عرضه میکنند، آن وقت میتوان گفت کە روسپیگریها در شهرهای مختلف نوعی بازار دائمی است.
آمارهایی چون پائین آمدن سن روسپیگری در ایران، میزان گسترش و شیوع و نوع خدمات همگی برآیند تقاضای مردان خریدار کالای جنسی است. مردانی کە خواهان رابطە با دختر بچەها هستند، در هر زمان و مکانی خود را نیازمند برقراری رابطە جنسی میدانند و همچنین خواستار انواع مختلف و غیرمتعارف رابطەهای جنسی هستند. مردان خریدار، ضامن بقای تنفروشی زنان هستند و تغییر ذائقە و میزان درآمد و پایگاه اجتماعی و وضعیت روانی آنان است کە عامل بسیار مهم و تاثیرگذار بر پدیدە تنفروشی زنان است.
- نویسنده: بیان عزیزی