شبنم معتمدی
در آلبوم ۶۷۹ آلبومخانهی سلطنتی کاخ گلستان دو تصویر از شهر سنندج دیده میشود. در ابتدای این آلبوم نام «آقا رضا اقبالالسلطنه» و «موسیو کارلیان» فرانسوی به عنوان عکاسان این آلبوم نوشته شده است. تا به این لحظه این دو تصویر قدیمیترین تصویرهای بهدستآمده از منطقهی کردستان اردلان هستند که تاریخ آلبوم سال ۱۲۷۶ ه.ق.، یک سال بعد از سفر ناصرالدینشاه به منطقه را بر خود دارد. تصویر اول نمای عمومی شهر سنندج است که در زیر این دو تصویر امضای عکاس وجود ندارد و دیگری تصویری از زاویهی بالا از میدان ارگ سنندج است. از آنجا که عکاسان فرنگی نام خود را به اختصار در زیر تصاویر مینوشتند و در زیر این دو تصویر امضای عکاس وجود ندارد پس احتمال اینکه عکاس دو عکس موسیو کارلیان بوده باشد تا حدودی منتفی است. در این صورت عکاس این دو عکس آقا رضا اقبالالسلطنه است، زیرا او در سفر دیگری به خراسان نیز همراه شاه قاجار بوده و تصویری از نمای بالا از صحن حرم امام رضا را به تصویر کشیده است .در تصویر گرفته شده از میدان ارگ سنندج نیز این تکنیک به کار رفته است و این تکنیک یکی از شگردهای عکاسی آقا رضا بوده است.
نوشتهی زیر دو تصویر نیز به احتمال زیاد دستخط خود ناصرالدینشاه است، چرا که او آلبومهای اولیهی را شخصاً پانویسی میکرده است. پس عبارت «صورت شهر سنندج» که در بالای تصویر نوشته شده است دستخط خود شخص ناصرالدینشاه است. موسیو کارلیان که چند ماه قبل از سفر ناصرالدینشاه به کردستان برای آموزش عکاسی به ایران آورده میشود، حضورش همراه با آقا رضا در سفر به کردستان قطعی است. او شیوهی کلودیون تَر را با خود به ایران آورد و این دو تصویر به این شیوه تهیه شدهاند. زمان نوردهی طولانی در تصویر دوم به خوبی نشاندهندهی این شیوهی عکاسی است.
سومین تصویر از نظر ردهبندی تاریخی تصویری است که لوئیچی مونتابونه، عکاس ایتالیایی در سال ۱۲۷۹ ه.ق / ۱۸۶۲ م. از غلامشاهخان اردلان، امانالهخان ثانی، آخرین والی کردستان تهیه کرده است. او همراه هیأتی ایتالیایی برای امور نظامی به ایران میآید و علاوه بر عکاسی از ناصرالدینشاه و درباریان به مسافرت در بقیهی مناطق ایران نیز میپردازد.
احتمال برداشته شدن تصویر مورد نظر در کردستان کم است، چرا که با توجه به مسیر عبور مونتابونه و فهرست شهرهایی که او به آن مناطق سفر کرده و عکس گرفته، نامی از کردستان برده نشده و فقط نام شهر کرمانشاه به چشم میخورد. از طرفی آخرین والی اردلان که از مادری قجری متولد شده در سالهای آخر حکومت خود همواره بین تهران و سنندج در رفتوآمد بوده است، حضور خدمتکاری با سربند کُردی در کنار خدمتکاری با لباس تمام قاجاری در تصویر قابل توجه است. احتمال اینکه خدمتکار همراه او به تهران رفته باشد نیز وجود دارد. در نتیجه با توجه به اشاره نکردن به شهر سنندج در میان شهرهایی که او از آنها عبور کرده احتمال گرفته شدن تصویر در تهران بسیار زیاد است. تاریخ عکاسی چند سال قبل از عزل غلامشاهخان از صحنهی سیاسی منطقه است.
مانند سایر مناطق ایران، در این منطقه نیز عکسها معمولاً در فضای باز و داخل حیاط و یا باغ خانهها و عمارتهای بزرگ قدیمی برداشته شدهاند. عکاس با نصب پارچهای ساده بر دیوار و قرار دادن سوژه در مقابل این پردههای ساده و عاری از نقشونگار، در واقع سوژه را از فضای پشت سرش جدا میکرده است. اولین عکاسخانهها در شهرهای بزرگ دایر شد و محلی برای عکاسی از افراد عادی به غیر از درباریان بود. اما تا به امروز سندی مبنی بر وجود داشتن عکاسخانه در سنندج در دورهی قاجار به دست نیامده است، حضور دو عکاس که هر دو از خانهای منطقه بودهاند و قطعاً عکاسی را به صورت تفننی دنبال میکردند میتواند دلیلی بر عدم مکانی خاص به عنوان عکاسخانه در این منطقه باشد. بعد از رواج بیشتر عکاسی شاهد حضور پردههای نقاشی شده نیز هستیم. حضور این پردهها در تصاویر مربوط به منطقهی کردستان اردلان در فضاهای باز مشهود است. طراحیهای روی پردهها معمولاً ساختمانها و مناظر غیربومی بوده که احتمال اینکه پردهها از کشور عثمانی وارد منطقه شده باشد را تقویت میکند و دلیل آن مراودات تجاری بین کردستان و عثمانی و وجود کنسولگری عثمانی در شهر سنندج بوده است.
- نویسنده: شبنم معتمدی