در زیر پست یک صفحه خبری اینستاگرام، کامنتی را میبینم که در آن نوشته شده است: «خاله هستم، کلوچه دارم در سراسر ایران». کامنت به نظر عجیب میرسد و ربط خاله و کلوچه نامشخص. پروفایلش را نگاه کنم، آدرس یک کانال تلگرام در آن درج شده است. بعد از باز کردن کانال، معنای کلوچه و خالهای که کلوچه عرضه میکند، روشن میشود.
این کانال و کانالهای مشابه، در واقع ویترین فروشگاههای سکس در ایران هستند که در آنها مشخصات بدن زنان درج شده و آپشنها و امکانات و شرایط فروش سکس اعلام شده است. نحوه کار این کانالها، حکایت از آن دارد که در جامعهای که پرهیزگاری جنسی در آن یک ارزش مهم به حساب میآید، و روابط جنسی فرازناشویی ممنوع و تخطی از آن مستوجب آن مجازاتهای سنگین است، عرضه سکس همچون کالاهای دیگر در حال انجام است و دسترسی به بدن زنان روسپی از خرید یک کنترل تلویزیون آسانتر است.
روسپیگری در ایران مانند بسیاری دیگر از نقاط جهان پدیده تازهای نیست و هر چند بعد از انقلاب اسلامی بساط علنی آن برچیده شد؛ اما در تمام این سالها به شکل زیرزمینی تداوم داشته است. گیریم که در سالهای بعد از شهر نو، از خانم رئیسها خبری نباشد، اما «خاله»ها سر برآوردهاند و گردانندگان مؤسسات به ظاهر همسریابی و ازدواج بر صندلی قوادهای سابق تکیه زدهاند.
در جامعه امروز بسیاری از پدیدهها تغییر کردهاند و روسپیگری نیز به عنوان پدیدهای اجتماعی، تغییرات قابل توجهی داشته است که بیشتر در راستای انطباق با ممنوعیتها و گریز از قوانین بوده است. به نظر میرسد، سوداگران سکس با در نظر گرفتن و دریافتن تابوها و حساسیتهایی که ممکن است به تجارتشان آسیب بزند، تغییر استراتژی داده و توانستهاند با شرایط اجتماعی بعد از انقلاب کنار بیایند.
یکی از مهمترین تغییرات حل مسأله مکان رابطه جنسی است که از وضعیتی متمرکز به وضعیت منتشر تغییر یافته و خانه های یکی از طرفین رابطه (اغلب زنها)، آنها را از روسپیخانه بینیاز میکند. علاوه بر این، همچون کسب و کارهای دیگر، از ظرفیت فضای مجازی و شبکههای اجتماعی برای یافتن فروشندگان و خریداران استفاده میشود و زنان به عنوان اشیاء جنسی در طیفی متنوع از لحاظ شکل و قیمت در اختیار مشتریان قرار میگیرند.
تغییر دیگر، تلاش برای قبحزدایی از روسپیگری و عادیسازی خرید و فروش سکس بوده است که با استفاده از ادبیاتی متفاوت و به کار گرفتن واژگانی خاص که تاکنون به نهاد ازدواج تعلق داشتهاند، میسر شده است. در ادبیات جدید روسپیگری، سکس غیرقانونی و تنفروشی زنان در فضای مجازی، زیر عنوان همسریابی، صیغه، ازدواج موقت ترویج و دستمزد روسپیها تحت عنوان مهریه، پرداخت میشود. در واقع دستاندرکاران فروش سکس، مسأله را به گونهای پیش میبرند که تمایز بین ازدواج به عنوان امری قانونی و خرید و فروش سکس به عنوان عملی غیرقانونی و نیز یک آسیب اجتماعی محو شود.
اگر فعالیت کانالهای تلگرامی مشغول به تجارت سکس را بخش آشکار قضیه و به اصطلاح قله کوه یخی در نظر بگیریم که بقیهاش قابل رؤیت نیست، میتوان گفت اکنون، بازار سکس در ایران بازار پررونقی است که در سکوت، خفا، رهاشدگی و بدون مانع جدی به حیات خود ادامه می دهد و آسیبها و پیامدهایش را نیز میگستراند.
تبعات منفی چنین وضعیتی، تنها به آسیبهای فردی (مانند ناامنی زنان روسپی و در معرض خشونت و تحقیر قرار گرفتنشان) و پیامدهای بهداشتی (همچون شیوع بیماریهای مقاربتی و ایدز و هپاتیت) محدود نمیشود، بلکه رواج روسپیگری به عنوان آسیبی که در زمینه فرودستی زنان و کالاشدگی بدنشان شکل گرفته، به تثبیت و بازتولید این وضعیت نیز منجر میشود.
کلوچه شدن زنان در بازار تاریک سکس، افشاکننده جامعهای است که در آن انسانیت زنان لگدمال شده و پایههای ساختار اقتصادی و سیاسیاش بر پایمال شدن سهم زنان استوار شده است. در چنین جامعهای که شأن انسانی و حقوق اجتماعی زنان نادیده گرفته میشود و به نیازهای نیمی از جمعیت پاسخ شایسته داده نمیشود؛ قابل انتظار است که با افزایش بیکاری و فقر، تنها داشته و سرمایهی زن، به بدنش منحصر شود که به ناگزیر و برای گذران زندگی، و به مانند شیئی که فاقد حرمت و کرامت است در بازار سکس به فروشش بگذارد. تشبیه تکاندهنده کلوچه، به راستی بیانگر وضعیت این دسته از زنان است، که ابتدا از آنها انسانیتزدایی شده، سپس در قالب کالا به بازار عرضه میشوند، آن هم کالایی کم ارزش که لذتی گذرا و آسان را به مشتریان ارزانی میدارد، کالایی همچون کلوچه.
- پزشک و جامعهشناس، پژوهشگر دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی
- نویسنده: دکتر سیمین کاظمی
- منبع خبر: کانال جامعهشناسی پزشکی، فمینیسم