گفتگو و گزارش: مرتضی حقبیان
عکس: اسد صیدی
۶۸ سال از کودتای ۲۸ مرداد میگذرد ولی همچنان دستمایهی هنری هنرمندان حوزههای مختلف است و هر بار با نگاه خود قرائت دیگری از آن ارائه میدهند که قابل تأمل است.
اجرای نمایش محیطی «دستکشهای قرمز» به کارگردانی «صابر دلبینا» و نویسندگی «دکتر امیرحسین طاهری» قرائت دیگری از پساحوادث کودتای ۲۸ مرداد است که نگاهها را به سمت خود کشیده است و هم این که به ندرت در کردستان تئاتر محیطی اجرا میشود. مکان نمایش (عمارت سرهنگ آزموده) واقع در کوچه رزان سنندج، یکی از ساختمانهای تاریخی شهر است که به اجرای نمایش حس و حال دیگری داده بود. به قول کارگردان نمایش دستکشهای قرمز، مکان اجرا در تئاترهای محیطی، جزو شخصیتهای نمایش محسوب میشود. که اجرای محل نمایش، تحسین تماشاگران را در بر داشت.
کارگردان دستکشهای قرمز در مورد روایت نمایش گفت: نمایش ما نگاهی به حساسترین حادثه تاریخ ایران است. اعتقاد دارم کودتای ۲۸ مرداد باعث شد جریانهایی بعد از آن به وجود بیاید و تأثیر عمیق و عجیبی بر حوزههای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و هنری کشور، در تمام لایههای آن داشته باشد. دستکشهای قرمز، برشی از آن حادثهی بزرگ مقطع تاریخی است.
وی افزود: در ابتدا قرار بود نمایش به صورت اجراخوانی انجام شود، ولی پس از مدتی با نظر دوستان به این نتیجه رسیدیم که حیف است بدین شکل اجرا شود، به همین خاطر به نمایش محیطی تبدیلش کردیم.
صابردلبینا با اشاره به این که اجرای نمایش محیطی در استان کردستان مسبوق به سابقه نیست، گفت: البته این گونه اجراها تا حدی انجام شده، ولی نه در عمارتهای تاریخی. ما با آگاهی قبلی عمارت قدیمی را برای اجرا انتخاب کردیم. چون دقیقاً تاریخ عمارت به آن مقطع تاریخی برمیگردد. عمارتهای تاریخی ما دارای شخصیت هستند و داستانی پشت سر خود دارند.
صابر دلبینا:
روایت دستکشهای قرمز، داستان مردمی است که بین چرخههای سیاست له شدهاند و این داستان ازلی و ابدی است و اصلاً کهنه نمیشود، حتی میتوان چند قرن آن را روایت کرد و قرائت خود را داشت.
دلبینا در خصوص تئاتر محیطی افزود: تئاتر محیطی با تئاترهای معمولی و عرفی سر ناسازگاری دارد. تئاترهای محیطی، از سالن و پلاتوهای تعریف شده تئاتر فاصله میگیرد و دست کارگردان را برای اجرا باز میگذارد. تا حدی که میتوان بر روی کشتی، داخل اتوبوس و عمارتهای قدیمی و حتی زیر آب اجرا کرد. تئاترهای محیطی نه طول عمر زیادی دارد و نه زیاد جوان است ولی به دلیل امکاناتی که در ذات خود دارد، دست کارگردان را برای هر گونه طراحی و خلاقیت باز میگذارد.
صابر دلبینا در پاسخ به این پرسش که اجرای چنین تئاترهای تاریخی در حال حاضر چقدر اهمیت دارد، گفت: محور اصلی این تئاتر مربوط به زنان است. اگر در اسامی نقشها دقت کرده باشید، میبینید به دلیل شرایط پیش آمده اسامی افراد از معصومه به شهین تبدیل میشود و همچنین فاطمه به پوران. این تئاتر قصهی زنان عادی جامعه ماست که در دو چرخهی سیاسی مصدقیها و شعبانیهای وابسته به حکومت گیر افتادهاند. همانطورکه گفتم روایت دستکشهای قرمز، داستان مردمی است که بین چرخههای سیاست له شدهاند و این داستان ازلی و ابدی است و اصلاً کهنه نمیشود، حتی میتوان چند قرن آن را روایت کرد و قرائت خود را داشت.
وی در پاسخ به پرسش دیگری که آیا این روایت جامانده از آن مقطع تاریخی است یا این که در زمان کنونی نیزچنین اتفاقاتی ممکن است، بیافتد؟ گفت: به نظر من قرائت جدید از آن مقطع تاریخی است و این که ضرورت بازنگری دارد. درمورد کودتای ۲۸ مرداد آثارزیادی در حوزههای مختلف نوشته و گفته شده است. برای من در این قرائت، از بین رفتن معصومیت آن انسانها و هستی آنهاست که در چرخههای سیاسی نابود میشود. این موضوع اهمیت زیادی دارد که نمودش را هم اکنون هم میتوانیم ببینیم. زنانی که برای به دست آوردن لقمه نانی مظلومانه له میشوند و نمیتوان منکر آن شد.
این کارگردان قدیمی تئاتر کردستان در خصوص مشکلات پیش آمده برای اجرای نمایششان گفت: ما یک گروه مستقل تئاتری هستیم و چون قصد داریم استقلال خودمان را حفظ کنیم و از هیچ منبع دولتی کمک دریافت نکنیم و برای اولین بار روی پای خود بایستیم، این اجازه را به من ما ندادند. در اینجا لازم است از آقایان صابر نیکبخت، فرشید گویلی، افشین خدری و آقای درویشی در شورای صدور پروانه تشکر کنم که با دید باز و روشنبینانه با اجرای نمایش دستکشهای قرمز برخورد کردند. ولی به دلایل شخصی هجمههایی علیه نمایش ما به راه انداختند که اگر حمایت یکی از مسؤولان استانی نبود، نمایش اصلاً به اجرا نمیرسید.
دلبینا دورنمای تئاتر کردستان و این نوع از اجراها را اینگونه توصیف کرد: نمایش محیطی با توجه به نوع ساختار آن، برای زمان کنونی بهترین پیشنهاد برای اجراست. چون خصلت آن پیوند با مردم است. درب محل اجرای نمایش ما باز بود و اهالی محله هر روز برای اجرا میآمدند و تماشا میکردند. این پیشنهادی است که خود نمایش محیطی به مردم میدهد، بیایند ببینند و این برمیگردد به ذات تئاتر از دوران یونان باستان به این طرف. نمایش در دل مردم اتفاق میافتد. یکی از انتقادهای من به اجرای نمایشهای کنونی این است که هیچ ارتباطی با مردم، فرهنگ و جامعهی زمان خود ندارد و بیشتر تقلیدی از تئاتر مرکز و غرب است که به درد جامعهی ما نمیخورد.
صابر دلبینا، نویسنده، بازیگر، کارگردان، منتقد و فیلمنامهنویس یکی از باسابقهترین هنرمندان عرصه تئاتر کردستان است که نویسندگی بیش از ۲۰ نمایشنامه و چاپ ۵ کتاب نمایش را در کارنامهی خود دارد. او درسال ۱۳۶۰ توسط آقای ملکی به کلاسهای دکتر قطبالدین صادقی به دنیای تئاتر معرفی شد.